به نام هستی بخش احساس
سلام ماهِ من؛ سلام بانوی مهربانم
حالت چطور است؟ خوب هستی که؟
هنوز در شوک آن مطلبت در مورد مرگ هستم. خدا نکند دیگر قلب لطیف و نازک تو، چنین حسی را تجربه کند.
احساس می کنم، پدربزرگت به حال من و تو کاملا واقف است و اگر برای تو اتفاقی بیفتد، مرا مواخده کرده می گوید: تو چکاره بودی که به قلب دخترم این همه فشار آمده؟
می دانم که بگویم هنوز هیچ کاره! جواب خواهد داد که همین که دخترم را خواستی، یعنی از این پس وظایفی در قبالش داری.
کمترینش، مواظبت از قلب مهربانش است که نشکند.
.
.
.
و من شرمسارگونه هیچ برای گفتن نخواهم داشت.
محبوب من! قبولم کنی به غلامی خویش، بر من منت نهادی . آخر گوهری با ارزش چون تو کجا و خاکی مفلوکی چون من کجا.
اگر هم قبولم نکنی،. حتی تصورش برایم خیلی دردناک است. اما چاره ای جز شعار دادن ندارم و اینکه تو خوش باشی برایم کافیست
البته بشنو باور نکن!!!
هم باور کن و هم باور نکن!!!
باور کن که تو را باز دوست خواهم داشت عاشقانه (می دانم گناهی نابخشودنی است)
باور کن غیرتم عذابی می دهدم عذابی الیم (دردناک)
باور کن.
اما باور نکن که نفرت جای عشق را بگیرد
اما باور نکن، حتی کدورت جای عشق را بگیرد
اما باور نکن .
بانو! می دانی چقدر این روزها محتاج تر به تو شدم. به تویی که کامل ترین جلوه جمال الهی هستی.
آخر خداوند را به لطافتش شناختم و نه جبروتش. که عذاب جبروتش بر من، در واقع عمل خودم است که بر صورتم می خورد
بانو! باور دارم عمیقا که مردها آفریده شدند برای حفاظت از این کامل ترین جلوه جمال حق. چون دنیا، یعنی ماده و ماده یعنی خشونت. پس برای بانویی سرشار از لطافت! تحمل ماده سخت خواهد شد، مگر با همنشینی اش کنار مبارزی که او را از وحشت دنیای وحشی، ایمن دارد.
پس خداوند آدم را آفرید. پس خداوند آدم را به جستجو در جنت واداشت تا با ماموریتش (حفاظت از بانو حوا) آشن شود.
شیطان و سجده نکردنش و سیب و گندم، همه چالش های این ماموریت بودند برای آدم، تا آمادگی لازم برای حضور در دنیای پر از خشونت را کسب کند.
بانوی من! امشب میلاد کامل ترین آدم زمین است. فرزند کامل ترین بانوی عالم. امشب او به دنیا می آید تا انشاءالله در همین روزهای نزدیک، دوباره ظاهر شده تا ماموریت ما مردها و روش بهترین پایان ماموریت را یادآور شود.
بانوی من! اقرار میکنم که تا آنچه امام می خواهد، بسیار فاصله دارم. اما امید دارم که چون هنوز حب ایشان را در دل دارم، از زیباترین ماموریتم کنار گذاشته نشدم
بانوی من! کاش اعتماد کنی و ماموریت همراهی با خود را به من بسپاری
قول می دهم پشیمان نشوی
قول می دهم در پایان این ماموریت بعد از 13 معصوم و برخی از بزرگان این خاندان پاک، رتبه ای خوب را کسب کنم
انشاءالله دو رقمی و اگر سه رقمی شد، نهایتا رتبه 313 ام!
محبوب من، نمی دانی چه انرژی عظیمی در من نهفته است که در قالب محبت و عشق به تو جمع شده و آماده است برای ابراز. حتی بهتر از شهید باکری
محبوب من، به حق این شب عزیز، شبی که فرشتگان سراز پا نشناختند و اکنون کنار فرزند انسان، به او تبریک می گویند. به حق چنین شبی، اگر مرا قبول کنی، نمی گذارم غم تنهایی را هیچ وقت حس کنی.
بانو؛ امشب که نشد کنار تو به آرامش برسم. اما ماه روی تو را نشانم خواهد داد و کمی از درد فراقم خواهد کاست
درباره این سایت